به شیوه ی ابراهیم گلستان، در باره ی مد و مد ابراهیم گلستان
مد و مه هم شد داستان؟
یه روشنفکر ریغوی منفعل، چون خایه ی هیچ کاری نداره دراز کشیده روی تختش و فلاکت این و اون را ربط می دهد به خودش، طوری که آدم به جای این که دلش واسه ی اون آدم های مفلوک بسوزه، واسه ی این روشفنکر ریغوی مُدام چُس ناله کن می سوزه.
آخه این چه روشنفکری ست که چشمش به استالین ِ جاکش ِ بدتر از تمام قدارکش هاست بوده و چون دیده دردشو دوا نکرده دراز کشیده روی تخت (و با خایه هاش ورمی ره) و هی چُس ناله پشت چُس ناله:
ما مشکمون سوراخ بود و دوغمون می رفت و کشک می شد و همراه کشک ِ بادمجان.
آخه این هم شد نثر که :
قیقاج می زدی عباس، قیقاج می زنیم؟ تو روی چرخ بودی و ما در اتاق تاریکیم؟
اقلاً عباس بیچاره در تمام طول تاریخ روی چرخ قیقاچ زده، بعد این راوی هی چُس ناله می کنه که اونم داره اروای شکمش چرخ می زنه.
چه چرخی؟
دراز کشیده روی تخت، پنکه داره قشنگ بادش می زنه. احتمالاً دستش هم به تخماشه، بعد می گه قیقاج می زنیم.
آخه کی روی تخت می تونه قیقاج بزنه؟ نه واقعاً؟ حالا گیرم که یه روشنفکر چُسکی دیگه مثل پرویز جاهد هم فکر کنه داستان محشریه. که چی؟ خُب توی مملکتی که روشنفکرهای چُسکی اش همیشه روی تخت قیقاج بزنن، وضع بهتر از این نمی شه. می شه؟
شاهین نجفی، این گونه
Ingooneh.Shahin Najafi(Album Tramadol)
شاهین نجفی، من یه دردم
از موسیقی رپ خیلی خوشم می آد، چون فقط توی این نظام ِ بدون نظم می شه رید به هر نظامی؛ حتی به نظام موسیقی.
رویای آزادی، فیلم مستندی از کشتارهای دهه ۶۰ – تلویزیون من و تو
اگر چه تکثیر درد لطفی ندارد اما کاش این ها در ایران دیده شود، کاش کسانی که به فیلترشکن دسترسی دارند این ها را به دیگران منتقل کنند.
اگه روحانی ثابت کنه
اگه روحانی راست بگه و ثابت کنه که حرف و عملش یکی است و زندونها رو از همهی زندونیهای سیاسی خالی کنه (به شرطی که زندونیهای سیاسی رو به اسم قاچاقچی یا دزد یا جاکشهای جمهوری اسلامی، نبره تو یه زندون دیگه بچپونه)، و حقوق آبجیهای منو رعایت کنه، و حقوق همهی کودکان و نوجوانان آبجی های منو، من، اکبر سردوزامی، پسر حسین سیبیل و زینب خاتون، دفعهی دیگه، برای اولین بار توی زندگیم، زیباترین لباسهامو میپوشم، و میرم توی سفارت (که تا به امروز اسمش برای من یکی، خانهی جاکشهاست)، و برای اولین بار توی زندگیم، به حسن روحانی رأی می دم. (یعنی به یه روحانی به معنایی که در ذهن همهی ایرانیهاست رأی می دم. حتی اگه اسم این روحانی آخوند باشه، به یه آخوند رأی می دم.) و به این صدایی که الان داره دم گوشم زمزمه میکنه و میگه خر ِ خدا، مگه از روحانی جماعت و آخوند جماعت چنین کاری برمیآد؟ با بلندترین تُن ِ صدا می گم: خفه! و تا اطلاع بعدی پسوند ِ جاکش رو از «رهبران ِ جاکش ِ جمهوری ِ اسلامی» حذف می کنم.
ادبیات در برابر فراموشی، سخنرانی نسیم خاکسار در پنجمین گردهمائی سراسری درباره کشتار زندانیان سیاسی در ایران، در هلند
بچه های درخت جاکاراندا، سحر دلیجانی و شادی صدر (ویدئو)
بيانيه دهها شهروند ايرانی و غيرايرانی در پشتيبانی از محسن مخملباف
به قول داش آکل، به کی بگم مخمل، عشق تو منو کشت!
اعتراض سهراب بهداد به قوچانی سردبیر ماهنامه مهرنامه
خمينی و خمينيسم، ميزگرد راديو زمانه با شرکت شهلا شفيق، حسن شريعتمداری، تورج اتابکی، سعيد امير ارجمند، مهدی خلجی و محمدرضا نيکفر (ويدئو)
انتخابات و اسلام؟ – گفتگوی اشکوری، هودشتیان…
سیستم قدرت و تئوکراسی شیعی، عبدی کلانتری
«با ما»، موزیک جدید شاهین نجفی و مجید کاظمی – گروه اختاپوس، (ويدئو)

غم شکن شماره ی 37
یادداشت محمد نوری زاد در مورد یکی از جاکش های جمهوری اسلامی
اکبر قاتل، مهدی اصلانی
با کاشتن درخت «اگر»، برهوت نا امیدی سبز نمیشود! حمید صدر
Miyoko Shida Rigolo
صداهای زیبا
این صداها را باید شنید و منتشر کرد. راستش من فکر می کنم این صداها بنیاد تمام ادبیات و هنر جهان است. این صداها را بشنوید.
بشنوید و بشنوید و بشوید، شاید یک تلنگری بزند به آن جا ها که می زند.